دیجیتال مارکتینگ(بازاریابی دیجیتال)

حتما شما هم بارها اصطلاح دیجیتال مارکتینگ را شنیده اید.کلیه فعالیت هایی که به منظور تبلیغ و دیده شدن، جذب مشتری و رونق کسب و کار در فضای اینترنتی انجام می شود، دیجیتال مارکتینگ(بازاریابی دیجیتال) یا Content production می گویند. یکی از ابزارهایی که  در عصر حاضر برای تبلیغ و رونق کسب و کارهای مختلف از آن استفاده می کنند، بازاریابی است. بازاریابی درست و هدفمند می تواند بر قدرت یک برند افزوده و بر فروش محصولات و خدمات موثر باشد.

در بازاریابی دیجیتالی تمرکز اصلی بر روی مشتری بوده و به همین منظور از وب، شبکه های اجتماعی، ایمیل، سایت و… استفاده می کنند تا بهترین بازخورد را گرفته و بتوانند رفتار مخاطبان را تحلیل و بررسی کنند. البته مشتریان نیز متناسب با رشد فناوری رویکرد متفاوت تری را از خود نشان می دهند. آن ها حجم زیادی از اطلاعات را به دست آورده و از محصول و ویژگی های آن مطلع هستند.

به همین علت به راحتی تحت تاثیر تبلیغات قرار نگرفته و مبالغه در تبلیغات و یا دادن اطلاعات غلط به مشتری نه تنها منجر به جذب او نشده بلکه می تواند اعتماد او به برند را از بین ببرد. به همین دلیل است که امروزه مفهوم بازاریابی به کلی تغییر کرده، روش های سنتی دیگر پاسخگو نبوده و تولید محتوا در بستر فضای مجازی بسیار حائز اهمیت است. پیشنهاد می کنیم مقاله زیر را مطالعه کنید تا با محتوای مناسب و روش های تولید آن آشنا شوید.

ارکان اصلی در بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا به این معنی است که محتوای تولید شده باکیفیت، منحصر بفرد، در ارتباط با اهداف شرکت و پویا بوده و نسبت به رقبا تمایز ویژه ای داشته باشد. محتوای مناسب، داشتن تعامل با مشتری و بیان اهداف از ارکان اصلی بازاریابی محتوا هستند.

تولید محتوا علاوه بر آموزش، اطلاع رسانی و  برانگیختن مشتری، باید تمامی ارزش های شرکت اعم از منحصر بفرد بودن و کیفیت را در بر داشته باشد. مشتری و شرکت از طریق محتوا با یکدیگر در تعامل هستند، به همین دلیل در هنگام تولید محتوا باید دیدگاهی مشتری محور داشته و نیازها و علائق مشتری در نظر گرفته شود.

اهداف بازار یابی محتوا

هدف اصلی بازاریابی محتوا دادن اطلاعات مفید و جدید به مخاطب بوده و فروش محصولات یا ارائه خدمات از اهداف فرعی این نوع بازاریابی می باشد.ممکن است بسیاری از افراد تولید محتوا و تبلیغات را یکسان بدانند، اما این باور کاملا غلط است. در بازاریابی محتوا، مطالب در شبکه های اجتماعی و  وبسایت صاحب برند منتشر می شوند در حالیکه تبلیغات معمولا با صرف هزینه در رسانه های پر مخاطب(مانند صدا و سیما و شبکه های مجازی و…) همراه بوده که این رسانه ها ارتباطی با صاحب کسب و کار ندارند.

برای درک بهتر تفاوت بین تبلیغات و تولید محتوا با یک مثال ساده شروع می کنیم! عصر جمعه ای را تصور کنید که در حال پرسه زدن در شبکه های اجتماعی (اینستاگرام و…) هستید. پستی با عنوان “میدونی چرا موهات می ریزه” توجه شمارو به خود جلب می کند.چند وقتی است که موهایتان به شدت ریزش پیدا کرده و درصدد یافتن علت آن هستید. شامپوهای مختلفی را امتحان کرده اید، اما ریزش مو قطع نشده است.

شامپوهای داخلی و خارجی، گیاهی و شیمیایی، هیچکدام مشکل را حل نکرده و همه این عوامل دست به دست هم می دهد تا محتوای تولید شده را تا اخر مشاهده کنید. در ویدیو شخصی را مشاهده می کنید که به صورت قاطع و روان علل ریزش مو را شرح می دهد(کمبود ویتامین، رژیم غذایی نادرست، مشکلات تیروئیدی، سندروم تخمدان پلی کیستیک، ابتلا به کرونا و…). نگاهی به کپشن می اندازید: در پست بعدی به شما میگم که چه راه هایی برای جلوگیری و درمان ریزش مو وجود داره!  شما اکنون احساس می کنید که اطلاعات علمی و دقیقی دریافت کرده اید، بی صبرانه منتظرید تا پست بعدی به شتراک گذاشته شود.

پس تصمیم می گیرید پیج”محصولات مراقبتی پوست و مو” را دنبال کنید. شما به صورت اختیاری و از روی علاقه پیجی که متعلق به صاحب کسب و کار این برند است را دنبال کرده اید و مشتاق هستید تا اطلاعاتی که در اختیار شما قرار می دهد را ببینید.

روزانه استوری های پیج را دنبال می کنید و در کنار مطالب آموزشی ارائه شده از نقد و بررسی های جالبی در مورد مواد آرایشی و بهداشتی بهره مند می شوید. متوجه می شوید که چه محصولی برای پوست و موی شما، خانواده و دوستانتان مناسب است. تصمیم به خرید می گیرید و با این جمله روبرو می شوید: خرید مطمئن از سایت! به سایت مراجعه می کنید و نماد اعتماد را می بینید.

 مصمم می شوید که حداقل یک بار از سایت خرید داشته باشید: خرید بیش از 400 هزار تومان ارسال رایگان! سبد خرید شما 300 هزار تومان است و یک لحظه به فکرتان می رسد که سایت را به دوستان و آشنایانتان معرفی کنید، در اینصورت سبد خرید به بیش از 400 هزار تومان ارتقا یافته و هزینه ارسال پرداخت نمی کنید…

در این مثال به خوبی تفاوت بین تبلیغات و تولید محتوا را حس می کنید. در بازاریابی محتوا تمامی حمایت ها از سوی مشتریان کاملا ارادی و وفادارانه است. مسلم است که تبلیغات نمی تواند چنین تاثیری بر مخاطب بگذارد. اگر واقع بینانه سخن بگوییم، کمتر کسی پیدا می شود که از تبلیغات خوشش بیاید. بنابراین تبلیغات و روش های سنتی نمی توانند راه ارتباطی مناسبی با مشتری باشند. مخاطب امروزی به دنبال کسب اطلاعات بوده و از تبلیغات بیزار است. بازاریابی به روش نوین امروزی اطلاعات مفید به مخاطب داده و با بررسی همه جانبه، محصول و خدمت را معرفی می کند.

با تولید محتوای مناسب و داشتن استراتژی مشخص مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل و مشتریان موجود به مشتریان متعهد تبدیل شده و تعامل آن ها با برند حفظ خواهد شد. تولید محتوا به صورت پیوسته منجر به ایجاد و حفظ یک رابطه معنی دار دو طرفه بین مشتری و شرکت می شود، به همین دلیل است که موفقیت در تولید محتوا چیزی فراتر از پژوهش، نوشتن و انتشار است. اگر اهداف خود را در نظر نگیرید و صرفا به نشر اطلاعات بپردازید، محتوایی که تولید می کنید نه تنها ارزش چندانی نداشته بلکه نیازی از مشتری و مخاطب رفع نکرده و منجر به شکل گیری رابطه وفادارانه و متعهدانه بین مشتری و برند نمی شود.

 اهداف بازاریابی محتوا برای همه شرکت ها و سازمان ها یکسان نیست اما می توان به چند هدف اساسی اشاره کرد که بازاریاب باید آن ها را به خاطر سپرده تا بتواند محتوایی مناسب تولید کند. برای اینکه بهتر با اهداف تولید محتوا آشنا شوید، هنرمندی را تصور کنید که از طریق فضای مجازی(پیج اینستاگرام) هنر خود را با هنردوستان به اشتراک گذاشته و در کنار این حرفه به مشاوره و فروش در خصوص لوازم هنری و تدریس حضوری و مجازی نقاشی مشغول است.

چه محتوایی می تواند مخاطبان پیج او را افزایش دهد؟  اگر به صورت مستقیم به تبلیغ مارک های معروف و موجود در گالری اش بپردازد، آیا می تواند مخاطب را به خرید ترغیب کند؟ چه محتوایی تولید کند تا مخاطب نسبت به آموزش های او احساس نیاز کند؟ مسلما انتظار می رود مخاطبین پیج او هنردوستان و هنرآموزان باشند، چه محتوایی می تواند دنبال کنندگان پیج را افزایش دهد؟

• نشر اطلاعات جدید و آموزشی

انسان همواره علاقه دارد که مطالب جدیدی را بیاموزد و در مورد آن با دیگران صحبت کند. ترفندهای جدید خانه داری، چگونه یک مقاله خوب بنویسیم، آموزش زبان انگلیسی، امروز در ایران چه گذشت، بهترین رمان های جهان و… همگی مطالبی هستند که یک بازاریاب می تواند از آن ها به عنوان محتوا برای جذب مخاطب استفاده کند.

برای مثال یک نقاش می تواند مطالبی در خصوص انواع سبک های نقاشی، موزه ها و گالری های نقاشی سراسر دنیا، نقاشی های قدیمی ایرانی و خارجی، هنرمندان ماهر ایرانی منتشر کند. همچنین می تواند در حین کشیدن نقاشی ویدئویی ضبط کرده و مطالبی در خصوص نحوه سایه زدن و… آموزش دهد. این فعالیت ها می تواند این اطمینان خاطر را به مخاطب دهد که این پیج توسط هنرمند ماهری اداره شده و مطالب آن جذاب و تازه است.

• سرگرم کردن مخاطب

به اشتراک گذاشتن ویدئوهای طنز و تصاویر خنده دار و یا مطالبی که مخاطب را به چالش های هوش و ریاضی دعوت می کند می تواند تعداد مخاطبین شما را افزایش دهد. دنبال کنندگان ویدئوها را برای دوستان و آشنایان خود می فرستند و همین امر منجر به دیده شدن بیشتر کسب و کار می شود. یک هنرمند برای سرگرم کردن مخاطبین پیج و وبسایت می تواند از هنرهای فوق العاده و جذاب سایر هنرمندان استفاده کند. همچنین می تواند از همراهان بخواهد تا نظر خود را در مورد محتوای تولید شده با او به اشتراک بگذارند.

• تولید محتوای انگیزشی و الهام بخش

شاید یکی از دشوار ترین کارها تولید محتوای الهام بخش و انگیزشی باشد. محتوایی که به مخاطبین این باور را بدهد که با شناخت محدودیت ها و فرصت ها می توانند زندگی را از نو بازآفرینند. حتما بسیار پیش آمده که شما هم با جملاتی از قبیل “تغییری باش که می خواهی در جهان ببینی، به اندازه آرزوهایتان تلاش کنید یا به اندازه تلاشتان آرزو کنید و…” روبرو شوید.

این جملات و گزاره های مشابه آن ها نوری در دل مخاطب روشن کرده و به او این امید را می دهند که با تلاش و پشتکار به نتیجه مطلوب می رسد. به همین دلیل صاحبان کسب و کار بخشی از محتوای تولیدی را به جملات نوید دهنده اختصاص می دهند.

سه موردی که اشاره کردیم، از اهداف مستقیم در تولید محتوا به شمار می آیند. تولید کننده در پس آموزش و سرگرم کردن مخاطب به دنبال آشنایی مخاطب با برند، تشویق به خرید از سایت و ارتقای فروش است.

• آشنایی مخاطب با برند

شاید بتوان گفت مهم ترین هدفی که یک بازاریاب محتوایی دارد، آشنا کردن مخاطب با برند و کسب و کار است. به مثال خود بر میگردیم. هنرمندی که در کنار حرفه نقاشی به فروش لوازم هنری نیز مشغول است. هنرجویان و حتی هنردوستان با دیدن نقاشی ها سعی در تعامل با او داشته و سوالات خود را مطرح می کنند.

سوالات می توانند مربوط به نوع مارک مدادرنگی، دفتر و مقوای مورد استفاده، نحوه سایه زدن و… باشد. تولید محتوای مناسب و افزایش ارتباط و تعامل با مخاطبین، می تواند آن ها را به مشتری های بالفعل تبدیل کرده و فروش را ارتقا بخشد. البته برای اینکه این هدف محقق شود باید تولید محتوا به صورت پیوسته باشد، در این صورت تمایل به خرید و حس اعتماد به صاحب کسب و کار در مشتری تقویت شده و حتی مشتریان جدید نیز به جمع دنبال کنندگان شما اضافه می شوند.

• ترغیب مخاطب به خرید از سایت

پس از آگاه شدن مشتری از برند و اعتماد به شما، لازم است او را به سمت خرید از سایت سوق دهید. نباید فراموش کنید که هدف اصلی از تولید محتوای با کیفیت هدایت مخاطب به سمت قیف فروش است. حتما شما هم مطالب زیادی در مورد سئوی سایت و تاثیر آن بر افزایش فروش دیده اید. توجه به سئوی سایت از استراتژی های مهم برای رشد کسب و کار است.

سئو روند و فرایندی زمانبر است که کمک می کند تا مطالبی که شما در وبسایت به اشتراک می گذارید، دیده شود. دیده شدن وب سایت شما از بین هزاران وب سایت دیگر منجر به افزایش ترافیک در سایت شده و این ترافیک به دلیل حضور مخاطبین است. اگر این مخاطبین به مشتری تبدیل شوند، فروش انجام می شود.

تولید محتوای و لینک های با کیفیت به همراه انتخاب کلید واژه های متناسب از گام های اصلی برای ارتقای سئوی سایت هستند. برای مثال اگر شما صاحب رستوران سنتی هستید، باید  از واژگانی استفاده کنید که در بین طرفداران این نوع غذا رواج دارد. البته پیدا کردن واژه های کلیدی کار سختی نیست، اولویت بندی آن ها مهم است.

• حفظ تعامل با مشتری و ارتقای فروش

بسیاری از کسب و کارهای نوپا تصور می کنند که با جذب مشتری دیگر نیازی به تولید محتوا نبوده و تعامل خود با مشتریان را کاهش می دهند. در واقع پس از هدایت مشتری به قیف فروش نوبت به تولید محتواهای سفارشی رسیده و لازم است تا روز به روز ارتباط خود با مشتریان را تقویت کنید. شما باید مخاطبین خود را ترغیب کنید که حتی اگر میل به خرید ندارند از سایت شما دیدن کرده و وفادار بمانند. وفادار ماندن مشتری می تواند این اطمینان را بدهد که برند شما در بین دوستان، اقوام و آشنایان مشتریانتان نیز محبوب می شود.

محتواهایی با عنوان تخفیفات آخر فصل، کد تخفیف برای خرید های بالای 400 هزارتومان، دوتا بخر یکی جایزه ببر و…از جمله روش هایی است که می تواند ارتباط شما با مشتریان را تقویت کند. همچنین در این مرحله لازم است اثبات کنید که کسب و کار شما نیازمند حمایت از سوی مشتری بوده و حفظ حقوق او از ارزش های اصلی شرکت شماست.

در این خصوص می توانید تیم های پشتیبانی تشکیل داده و با خریداران در تماس باشید و از آن ها بخواهید که انتقادات و پیشنهادات خود را با شما در میان بگذارند. همواره انتقادات را با روی باز بپذیرید و سعی در جبران خسارت باشید. برای مثال تصور کنید مشتری محصولی از شما خریداری کرده و شما بدون توجه به تاریخ انقضا، کالا را برای مشتری ارسال کرده اید. اکنون مشتری شاکی است، آیا می توانید بی توجهی کنید؟ عواقب بی توجهی چیست؟

بهترین کار این است که در صدد جبران باشید. می توانید ضمن معذرت خواهی و تعهد ارسال مجدد کالا، از مشتری خود دلجویی کنید.برای مثال کد تخفیف 30 هزارتومانی برای خرید بعدی وی در نظر بگیرید، اینگونه هم از او عذر خواسته اید و هم به خرید مجدد تشویقش کرده اید!

رایکا برندینگ

با مطالعه این مقاله حتما متوجه شده اید که تولید محتوا کار آسانی نبوده و بازاریابی محتوایی نیاز به تخصص و صرف وقت دارد. اما جای نگرانی نیست! رایکا برندینگ آماده خدمت رسانی به شماست…کافی است با ما در ارتباط باشید!